اخبار از کابل لوفتبروکه

در اینجا آخرین اخبار مربوط به فعالیت‌های کابل لوفتبروکه و تلاش‌های ما برای ایجاد برنامه پذیرش فدرال را خواهید یافت. به دلیل مسائل امنیتی، تا زمان تکمیل اقدامات تخلیه، قادر به گزارش‌نویسی در این باره نخواهیم بود.

مینی‌بوس‌بروکه

kabul.jpg

چگونه کابل‌لوفتبروکه حمایت می‌کند؟

همیشه بازخوردهایی دریافت می‌کنیم که بسیاری از مردم دقیقاً نمی‌دانند ما در واقع چه کار می‌کنیم – برخی حتی فکر می‌کنند که کار ما مدت‌هاست به پایان رسیده است. کاش چنین می‌بود! شاید نام ما، «کابل‌لوفتبروکه»، کمی گمراه‌کننده باشد؟ در واقع، بیشتر عملیات‌های تخلیه ما با مینی‌بوس انجام می‌شود، نه با هواپیما. تنها سه بار یک هواپیمای چارتر به کابل فرستادیم – بیشتر برای اثبات اینکه این کار ممکن است، در حالی که دولت فدرال آلمان در آن زمان به شدت آن را انکار می‌کرد.

در اینجا نشان می‌دهیم که کار روزانه ما شامل چه چیزهایی می‌شود و چگونه به طور مشخص از افراد نیازمند به حفاظت حمایت می‌کنیم.

تخلیه‌ها از افغانستان

تیم عملیاتی ما افراد نیازمند به حفاظت را به‌صورت همه‌جانبه برای خروج‌شان آماده می‌سازد. آنان تمام اطلاعات اساسی برای یک تخلیهٔ امن را دریافت می‌کنند – از اسناد مورد نیاز گرفته تا راهنمایی‌های رفتاری در طول فرار. بیشتر آن‌ها تمام دارایی‌های خود را می‌فروشند، زیرا بازگشت تحت حاکمیت طالبان برای‌شان گزینه‌ای نیست.

 

در گذشته، کابل‌لوفتبروکه افراد نیازمند را هم به ایران و هم به پاکستان تخلیه کرده است. اما از جون ۲۰۲۳ به بعد، تمرکز ما عمدتاً بر تخلیه به پاکستان است، زیرا درخواست‌های ویزای بشردوستانه برای آلمان تنها از طریق سفارت آلمان در اسلام‌آباد رسیدگی می‌شود.

 

تا به امروز، ما تنها سازمان غیردولتی هستیم که زنان تنها و کودکان بدون همراه را به‌گونه‌ای امن از افغانستان تخلیه کرده‌ایم.

انتقال با بس به اسلام‌آباد

پس از عبور از مرز، افراد نیازمند به حفاظت سوار بس‌های یک شرکت پاکستانی می‌شوند که ادامهٔ مسیر را بر عهده می‌گیرد.

 

اسلام‌آباد، پایتخت پاکستان، حدود ۲۵۰ کیلومتر فاصله دارد و سفر تا آنجا چهار ساعت دیگر طول می‌کشد.

 

تنها پس از این مرحلهٔ نهایی است که افراد تخلیه‌شده برای اولین بار می‌توانند تا حدی احساس امنیت کنند.

حمایت در اسلام‌آباد

در اسلام‌آباد، افراد تخلیه‌شده با یک پذیرش موقت برای آلمان در مهمانسراهای سازمان GIZ اسکان داده می‌شوند، جایی که در انتظار وقت ملاقات در سفارت آلمان هستند. از آنجا که فرآیند ویزا با مصاحبه‌های امنیتی و بررسی‌های دقیق همراه است، ممکن است اقامت چندین ماه یا حتی سال‌ها طول بکشد. در مورد انواع ویزای دیگر مانند الحاق خانواده، ویزای تخصصی یا دانشجویی، افراد نیازمند باید خودشان برای محل اقامت خود اقدام کنند. کابل‌لوفتبروکه در جستجوی محل اقامت کمک می‌کند و دربارهٔ اقدامات لازم برای اقامت قانونی در پاکستان اطلاعات می‌دهد.

 

پس از ورود نیز تیم عملیات زمینی ما همراه افراد تخلیه‌شده است. ما دربارهٔ تمدید ویزا اطلاع‌رسانی می‌کنیم تا از اخراج جلوگیری شود و در مواقع اضطراری اغلب تماس گرفته می‌شود.

ادامهٔ سفر به آلمان

به محض دریافت ویزای بشردوستانه خود از سفارت آلمان، افراد تخلیه‌شده می‌توانند سفر خود به آلمان را ادامه دهند. آن‌ها در مورد خروج اطلاع‌رسانی می‌شوند، گذرنامه‌هایشان بازگردانده می‌شود و پیش از عزیمت، معاینه پزشکی انجام می‌دهند.

 

پرواز از پاکستان به آلمان توسط سازمان GIZ ترتیب داده می‌شود، بنابراین برای افراد تخلیه‌شده هزینه‌ای ندارد.

 

متقاضیان ویزاهای دیگر هزینهٔ سفر خود به آلمان را به‌صورت شخصی پرداخت می‌کنند.

عملیات زمینی

اگرچه دولت فدرال اکنون خود تخلیه‌ها را انجام می‌دهد، ما به کارمان ادامه می‌دهیم – زیرا خروج به یک کشور همسایه اغلب بسیار پیچیده‌تر از آن است که بوروکراسی آلمان در نظر می‌گیرد. ما به ویژه افراد و خانواده‌های آسیب‌پذیر را همراهی می‌کنیم که به‌دلیل فرآیندهای پیچیده از هم جدا شده‌اند. همچنین زنان تنها تنها با همراهی مردان اجازه ترک افغانستان را دارند – مانعی که ما با حمایت خود آن را پشت سر می‌گذاریم.

 

 

در اسلام‌آباد، ما از افراد نیازمند به حفاظت که به دلیل فرآیندهای بوروکراتیک نمی‌توانند سفر خود را ادامه دهند، مراقبت می‌کنیم. به‌ویژه کسانی که در فرآیند الحاق خانواده گیر کرده‌اند، منتظر بررسی درخواست‌های وضعیت سخت خود هستند و به همین دلیل ماه‌ها یا حتی سال‌ها در پاکستان باقی می‌مانند.

 

 

 

دفتر مرکزی مجازی

ما تصمیم گرفتیم که کمک‌های مالی را به‌صورت هدفمند استفاده کنیم، بنابراین از داشتن فضای اداری صرف‌نظر کردیم – ما یک دفتر مرکزی مجازی داریم که همه رشته‌ها در آن به هم می‌رسند. تیم عملیات زمینی هر روز به دفتر مرکزی درباره وضعیت کنونی در افغانستان و پاکستان گزارش می‌دهند. تنها از طریق این ارتباطات ارزشمند است که ما می‌توانیم کار خود را ادامه دهیم.

 

مدیران پرونده‌های ما علاوه بر این، به موارد فردی رسیدگی می‌کنند و تلاش می‌کنند راه‌حلی برای بسیاری از افراد و خانواده‌های جا مانده پیدا کنند.

پیگیری حقوقی و مدیریت پرونده‌ها

از زمان به قدرت رسیدن طالبان در اوت ۲۰۲۱، هر روز درخواست‌های کمک از افرادی دریافت می‌کنیم که در تهدید جدی قرار دارند. فهرست‌های پذیرش دولت فدرال در آن زمان برای حدود دو هفته باز بود – دسترسی به آن‌ها تصادفی بود و در پایان اوت ۲۰۲۱ این فهرست‌ها بسته شدند.

 

با این حال، برای کمک به افراد نیازمند، از فوریه ۲۰۲۲ تیم پرونده‌های ما با درخواست‌های فردی موفق به دریافت پذیرش‌های بیشتر شده است. اگرچه از اواسط اکتبر ۲۰۲۳ یک فرآیند رسمی وجود دارد، اما این به نیاز واقعی پاسخ نمی‌دهد.

 

به همین دلیل، ما همچنان به صورت سیاسی برای شفافیت و دسترسی عمومی، امکان ارائه درخواست‌های فردی و اصلاح روند مربوط به کارکنان محلی تلاش می‌کنیم.

 

در حال حاضر، به قدری مشغول هستیم که نمی‌توانیم موارد جدیدی را بپذیریم.

مهاجران تخلیه‌شده کی ها هستند؟

افرادی که تخلیه شده‌اند از بخش‌های مختلف جامع هستند: قضات، روشنفکران، فعالان محیط زیست، ورزشکاران، افراد جامعه LGBTIQ و بسیاری دیگر. شمار زیادی هنوز در فهرست‌های ما قرار دارند و همچنان در افغانستان گیر افتاده‌اند. برخی از کسانی که با کمک کابل لوفتبروکه تخلیه شده‌اند، اکنون در آلمان هستند.

علی مظلومیار

صلح چیست؟ اگر در کشوری که دهه‌ها درگیر جنگ بوده است بزرگ شوید، پیدا کردن پاسخی برای این پرسش دشوار است. علی مظلومیار ۱۲ ساله بود که شروع به فکر کردن درباره این پرسش کرد. در همان زمان، او با مفهوم صلح از طریق فعالان آشنا شد و خیلی زود خود او نیز به یک فعال صلح در کشور جنگ‌زده‌اش تبدیل شد.

 

در کابل، او و دوستانش در سال ۲۰۱۸ برای چند ساعت برقع پوشیدند تا نشان دهند که این پوشش برای زنان چقدر آزاردهنده و طاقت‌فرسا است. تصاویر این رویداد در سراسر جهان منتشر شد و باعث شد طالبان برای این فعالان تهدید به مرگ کند. امروز این جوان همراه با همسرش، مارسیه، در اشتوتگارت آلمان زندگی می‌کند. آن‌ها به سختی توانستند از دست طالبان فرار کنند.

 

الکس بوهلر داستان آن‌ها را روایت می‌کند و چالش‌های جدیدشان در آلمان را به اشتراک می‌گذارد.

مقاله منتشر شده در روزنامه اشتوتگارتر (با هزینه).

مریم و صالحه

دو سال پیش، مریم با سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش روبه‌رو شد: این فعال حقوق زنان افغانستان فرصت داشت به آلمان فرار کند. اما زندگی در امنیت به معنای ترک خواهر کوچک‌ترش، صالحه، در کابل بود. از زمان مرگ مادرشان، این دو خواهر به‌ندرت روزی را بدون یکدیگر گذرانده بودند. آن‌ها بخشی از اولین تیم کوهنوردی زنان افغانستان بودند، برای حقوق زنان فعالیت می‌کردند و در صحنه هنری کابل نیز حضور داشتند. جدایی برای آن‌ها غیرقابل تصور بود. با این حال، صالحه خواهرش را تشویق کرد که برود. امروز صالحه می‌گوید: «تقریباً بر اثر این تصمیم از هم پاشیدم.» برای مریم نیز این جدایی «مثل این بود که بخشی از وجودم مرده باشد.»

 

با کمک کابل لوفتبروکه، صالحه موفق شد افغانستان را ترک کند. پس از هفته‌ها پرواز، ترس و بلاتکلیفی، دوشنبه گذشته صالحه در برلین فرود آمد. وقتی مریم و صالحه دوباره در فرودگاه یکدیگر را دیدند، چندین دقیقه یکدیگر را رها نکردند. صالحه می‌گوید: «بالاخره دوباره احساس آرامش می‌کنم.»

اقصا، یوسف، حمزه و مارسیه

اقصا، یوسف، حمزه و مارسیه در اکتبر ۲۰۲۱ با کمک کابل لوفتبروکه به فرانکفورت رسیدند. با اینکه آن‌ها شهروند آلمان هستند، تنها با کمک کابل لوفتبروکه توانستند تخلیه شوند، زیرا دولت آلمان حتی برای تخلیه شهروندان آلمانی نیز اقدامات بسیار کمی انجام می‌دهد – چه برسد به افراد آسیب‌پذیر بی‌شماری که از داشتن پاسپورت آلمانی محروم‌اند و دولت آلمان اهمیت کمتری به آن‌ها می‌دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

یلدا در جشن فانوس‌ها

نام من یلدا سادات است. من در ماه اکتبر ۲۰۲۱ همراه با خانواده‌ام به آلمان آمدم. جشن فانوس‌ها برایم بسیار جالب بود، زیرا ما در فرهنگ خود چنین مراسمی نداریم. برای من و دو پسرم، ساختن یک فانوس تجربه‌ای نو بود. کودکستان ما را دعوت کرد تا همراه با دیگر خانواده‌ها فانوس بسازیم. در آغاز نمی‌دانستم چگونه باید این کار را انجام دهم، اما با دیدن دیگر والدین یاد گرفتم.

 

شب بعد، با همدیگر آوازخوانان از کلیسا و پارک گذشتیم. این نخستین بار بود که من در جمع آواز می‌خواندم – احساسی عجیب اما رهاکننده، که در طول ۳۳ سال گذشته هرگز تجربه نکرده بودم. پس از آن در کودکستان خوراکی، نوشیدنی و گفت‌وگوهای دوستانه برگزار شد. پسرم زبیر تا امروز هر روز آهنگ فانوس را می‌خواند:

 

“من با فانوسم می‌روم،
من با فانوسم می‌روم و فانوسم با من.”

 

یلدا، ۳۳ ساله
در آلمان از اکتبر ۲۰۲۱

منصور، مدیر پُرانگیزه هوتل

نام من منصور حیدری است، من از ماه نوامبر ۲۰۲۱ در آلمان زندگی می‌کنم. پس از فروپاشی حکومت در افغانستان، زمانی که خانواده‌ام و من تمام امید خود را از دست داده بودیم، کابل لوفتبروکه به ما کمک کرد.

 

آغاز زندگی تازه در آلمان چالش‌برانگیز بود، اما دوستان جدیدم خیلی مرا حمایت کردند – در پیدا کردن خانه، یادگیری زبان و آموزش. به عنوان یک تازه‌وارد، بعضی چیزها برایم خنده‌دار بود، مثلاً این‌که مردم اینجا حتی زمانی که هیچ موتر نمی‌آید، در چراغ سرخ توقف می‌کنند، یا واژه‌ی آلمانی «Jein» (ترکیب “Ja” و “Nein”).

 

اکنون در برلین زندگی می‌کنم و دوره‌ی زبان B2 را پس از ۱.۵ سال به پایان رسانده‌ام. به‌زودی آموزش حرفه‌ای خود را به عنوان مدیر هوتل آغاز می‌کنم. به‌دلیل ۶ سال تجربه کاری در هوتل، می‌توانم این آموزش را به‌جای سه‌ونیم سال، تنها در هشت ماه به پایان برسانم. در کنار آن، به‌گونه‌ی داوطلبانه با کابل لوفتبروکه همکاری می‌کنم – نهادی که به خانواده‌ی من و صدها افغان دیگر کمک کرده است.

 

آنچه در افغانستان رخ داده و هنوز هم ادامه دارد، برای من یک کابوس است. آرزوی قلبی من این است که مردمم روزی در صلح زندگی کنند. آلمان برای من به خانه دوم تبدیل شده و از همه کسانی که در این مسیر به من کمک کردند، صمیمانه سپاس‌گزارم.

 

منصور، ۲۹ ساله
در آلمان از نوامبر ۲۰۲۱

شگوفه، مرا “گوفی” صدا می‌زنند

آیا از زندگی در آلمان خوشم می‌آید؟ «Janein» (بله‌نه).

در تمام عمرم گفته می‌شد که آلمانی‌ها منظم و وقت‌شناس‌اند و افغانستان پر از بی‌نظمی است. اما همین شما واژه‌ای را اختراع کرده‌اید که همزمان “بله” و “نه” است – «Janein». امید به تفاهم میان ملت‌ها؟ ان‌شاءالله.

 

افغانستان خیلی دلم را تنگ کرده – دوستانم، طبیعت، و آن حس آشنایی. من تنها وطنم را از دست ندادم، بلکه بخشی از خودم را نیز. در افغانستان من یک شورشی بودم: از بام‌ها و کوه‌ها بالا می‌رفتم، با وجود جنگ و ترور. به‌عنوان زن، دو برابر می‌جنگیدم – علیه هنجارهای سنتی و برای آزادی‌ام. عجیب است: در افغانستان تقریباً هیچ حقی نداشتم، اما خودمختار احساس می‌کردم؛ اینجا آزاد هستم، اما نامطمئن.

 

آیا همه اینها لازم بود؟ آیا باید زندگی‌ات را به خطر بیندازی فقط برای این‌که کوه‌نوردی کنی یا به مکتب بروی؟ زن‌ها در آلمان اغلب نمی‌دانند که چقدر خوشبخت‌اند – این‌که به‌سادگی حق دارند، به‌سادگی ارزشمند شمرده می‌شوند. این آشفتگی در ذهنم هنوز زمان می‌خواهد، اما وقتی شب‌ها والدینم را روی نیمکت پارک مقابل خانه‌مان می‌بینم، احساس آرامش می‌کنم.

 

شگوفه، ۲۴ ساله
در آلمان از زمستان ۲۰۲۱
کوه‌نورد و سرگرمی‌ساز (Entertainer)
عکس: شخصی

مریم و صالحه

 

دو سال پیش، مریم در برابر دشوارترین تصمیم زندگی‌اش قرار گرفت: این فعال حقوق زنان افغان این فرصت را داشت که به آلمان فرار کند. اما یک زندگی در امنیت به این معنا بود که خواهر کوچکش صالحه را در کابل تنها بگذارد. از زمان مرگ مادرشان، این دو خواهر تقریباً هیچ روزی را بدون هم سپری نکرده بودند. آن‌ها بخشی از نخستین تیم کوه‌نوردی زنان در افغانستان بودند، برای حقوق زنان مبارزه می‌کردند و در صحنه‌ی هنری کابل فعال بودند. جدایی برایشان غیرقابل تصور بود. با این حال، صالحه به خواهرش توصیه کرد که برود. «من نزدیک بود از هم بپاشم»، صالحه امروز چنین می‌گوید. برای مریم هم این جدایی «مثل این بود که بخشی از وجودم مرده باشد.»

 

با کمک کابل لوفتبروکه، صالحه توانست از افغانستان بیرون شود. پس از هفته‌ها فرار، ترس و بی‌سرنوشتی، صالحه دوشنبه‌ی گذشته وارد برلین شد. وقتی مریم و صالحه در میدان هوایی دوباره همدیگر را دیدند، چندین دقیقه یکدیگر را رها نکردند.


«من بالاخره دوباره احساس آرامش می‌کنم»، صالحه می‌گوید.

اقصا، یوسف، حمزه و مارسیا

 

اقصا، یوسف، حمزه و مارسیا در ماه اکتبر ۲۰۲۱ با کمک کابل لوفتبروکه به فرانکفورت رسیدند. با وجود این‌که آن‌ها تابعیت آلمان را دارند، تنها به لطف کابل لوفتبروکه توانستند از افغانستان خارج شوند، زیرا دولت آلمان تلاش چندانی برای تخلیه حتی شهروندان خود نمی‌کند – چه رسد به شمار زیادی از افراد در معرض خطر که امتیاز داشتن پاسپورت آلمانی را ندارند و دولت آلمان حتی کمتر به آن‌ها توجه می‌کند.

زهرا و منیژه  هندوکش کوتور

هرچند آلمان و افغانستان بسیار متفاوت‌اند، اما یک چیز در هر دو کشور مشترک است: در خیابان طوری به ما نگاه می‌کنند که گویی از سیاره‌ای دیگر آمده‌ایم. وقتی با شورتهای دوچرخه‌سواری در کابل رکاب می‌زدیم، با سوت و صدا مواجه می‌شدیم. ولی مگر چطور باید کوه‌دوچرخه‌سواری کنیم؟ در آلمان هم لباس‌های رنگارنگ و گلدوزی‌شده‌ی ما حتی در عروسی‌ها باعث نگاه‌های متعجب می‌شوند. ما در آرزوی تنوع بیشتر، رنگ بیشتر، و دامنی با حرکت بیشتر هستیم – چون دنیا همین حالا هم به اندازه‌ی کافی خاکستری است. طالبان افغانستان را با طوفان اشغال کردند، و در فرانکفورت هم همین حالا باران می‌بارد.

در این دنیا زیبایی‌های زیادی وجود دارد. ما می‌خواهیم آن‌ها را کشف کنیم و با دیگران شریک سازیم. گفته می‌شود: برای درک یک نفر، باید یک میل در کفش‌های او راه بروی. ما می‌گوییم: یک دور در لباس‌های ما برق‌ برقص! در آلمان پوشیدن هر چیزی آزاد است، اما پوشیدن پیراهن و جین به‌صورت مداوم هم خسته‌کننده می‌شود. طالبان می‌خواهند زنان را ناپیدا بسازند، در حالی که فرهنگ افغانستان پر از رنگ است. ما می‌خواهیم دیده شویم، ترجیحاً همراه با شما. چون فرهنگ شما هم چیزهای زیادی برای ارائه دارد – مثلاً بالرین‌ها، واو! وقتی برند خود را بنیان گذاشتیم، برای ما روشن بود که می‌خواهیم پارچه‌های خود را با برش‌های اروپایی ترکیب کنیم. آرزوی ما؟ ستاره‌های هالیوود با طرح‌های ما روی فرش سرخ، یا انگلا مرکل در لباس رسمی افغانی.

زهرا، ۱۹ ساله و منیژه، ۲۳ ساله
از یک سال پیش در آلمان

سونیا و فرزند سوم

سلام، من سونیا اسحق‌زاده هستم، یک جهان‌گرد برخلاف میل خود. فکر می‌کردم مهاجرت به آلمان بزرگ‌ترین شگفتی زندگی‌ام باشد. خب، نبود.

 

بعد از یک ماه تمرین «گوتن تاگ» گفتن در آلمان، فهمیدم که برای بار سوم حامله‌ام. دو پسر داشتم – این بار در دل آرزو می‌کردم که یک پرنسس کوچولو داشته باشم تا تیم کامل شود.

 

روز تولد، شگفتی بعدی در انتظارم بود: در افغانستان، حضور مردان در اتاق زایمان تقریباً به اندازه‌ی پنگوئن‌های پرنده بعید است. اما در آلمان، شوهرم ناگهان با بلیت وی‌آی‌پی در ردیف اول نشست و زایمان را تماشا کرد، طوری که انگار آدم‌برفی‌ای در سونا نشسته باشد. برای او تولد فرزند شبیه یک فیلم هیجانی نتفلیکس بود – درام، درد، فقط بدون پاپ‌کورن. بعد از دو زایمان، فکر می‌کردم دیگر برام عادی شده. ولی اشتباه می‌کردم! زایمان جادویی نیست – یک برنامه‌ی درد است.

 

بعد از آن، شوهرم لحظه‌ی «آها» را تجربه کرد: «دیگه بچه نه! سه‌تا کافی‌ست، دیگه طاقت درد تو را ندارم.» انگار کتاب راهنمای والدگری را با سرعت برق خوانده و تصمیم گرفته باشد: «باشه، همین‌قدر دیدن بس است.»

 

سونیا، ۳۱ ساله
در آلمان از جنوری ۲۰۲۲

رازیه – زندگی یک دانشجوی افغان در آلمان

نام من رازیه است و از بامیان زیبای افغانستان می‌آیم. وقتی که بورسیه تحصیلی از دانشگاه برمن دریافت کردم، خوشحالی بسیار زیادی در دل من و خانواده‌ام به‌وجود آمد. مسیر من از ایران، قطر و ترکیه گذشت تا این‌که بالاخره به آلمان رسیدم؛ جایی که بدون دانستن زبان آلمانی وارد شدم. در آغاز با زبان انگلیسی و اشاره‌ها صحبت می‌کردم؛ حالا خیلی چیزها را می‌فهمم، ولی روان صحبت کردن هنوز هدفم است.

 

بیشتر از همه، برایم شگفت‌انگیز بود که در اینجا روزهای یک‌شنبه همه‌چیز تعطیل است – و البته خیابان‌ها: پیاده‌روها، مسیرهای بایسکل‌سواری، جاده‌های موتر و ترامواهایی که من اغلب دنبالش می‌دویدم. اوایل زندگی اینجا سخت بود، اما حالا جا افتاده‌ام: صبح‌ها تمرینات زبان، بعدازظهرها کورس آلمانی، شب‌ها درس خواندن. آخر هفته‌ها با دوستانی از کشورهای مختلف برای غذا خوردن دور هم جمع می‌شویم. در سال ۲۰۲۴ می‌خواهم ماستری‌ام را در رشته‌ی هوش مصنوعی آغاز کنم.

 

رازیه، ۲۷ ساله
در آلمان از ماه می ۲۰۲۳

نام من نازدانه است

نام مستعارم سلطان‌فر است، از غزنی، افغانستان. نقل مکانم به کابل نقطه‌ی عطفی در زندگی‌ام بود: در یک مکتب خصوصی علاقه‌ام به روان‌شناسی را کشف کردم و بعدتر در جریان تحصیل در رشته‌ی حقوق در دانشگاه کابل با شور و اشتیاق برای حقوق زنان تلاش کردم. از طریق فعالیت‌های اجتماعی و رسانه‌ای سعی داشتم زنان را درباره حقوق‌شان آگاه سازم و جامعه افغانستان را تغییر دهم.

 

با بازگشت طالبان، تمام آزادی‌هایم را از دست دادم و مجبور شدم فعالیت‌هایم را متوقف کنم. با این حال، اهدافم همچنان روشن باقی ماند: وزیر امور زنان شوم، وارد پارلمان افغانستان گردم و کتاب‌هایی الهام‌بخش بنویسم.

 

من به رهبران دولت‌های بین‌المللی نامه نوشتم و به مناسبت روز جهانی زن مقاله‌هایی منتشر کردم، اما واکنش چندانی دریافت نکردم. با وجود آن، در جنبش «حرکت افغانستان برای عدالت و آزادی» همچنان فعالانه برای حقوق زنان مبارزه کردم.

 

از شش ماه پیش با یک بورسیه از دانشگاه برمن در آلمان هستم. اینجا دوباره آزادی و حقوق اساسی‌ام را به‌دست آوردم، زبان آلمانی می‌آموزم و با قاطعیت به مسیرم ادامه می‌دهم.

 

سپاس از آکادمی Here AHEAD و کابل لوفتبروکه برای حمایت‌های‌شان.

نازدانه ملقب به سلطان‌فر، ۲۲ ساله
در آلمان از جون ۲۰۲۳

خانواده محسنی

در برلین، محمد محسنی زندگی می‌کند؛ داروساز و خبرنگار پیشین از افغانستان که پس از سقوط کابل با خانواده‌اش در اینجا پناه یافت. خانواده هشت‌نفره او اکنون در آلمان از آرامش، آزادی و فرصت‌های نو بهره‌مند است – محمد به‌ویژه خوشحال است که اکنون چهار دخترش همان حقوق و امکاناتی را دارند که چهار پسرش دارند.

 

مصطفی (۱۴ ساله) با نوازندگی گیتار، استعداد فوتبال و چهار اجرای عمومی‌اش تحسین‌برانگیز است. خواهرش حسنیه (۱۳ ساله) نیز به‌عنوان فوتبالیست پرشور و ویولونیست بااستعداد چشم‌گیر است. هر دوی آن‌ها سرگرمی‌های‌شان و زندگی روزمره را به‌گونه‌ای هماهنگ با مطالعات اسلامی و قرآنی تلفیق می‌کنند – که هفته‌ای چهار بار همراه با خانواده به آن می‌پردازند.

 

محمد علیم محسنی، ۴۵ ساله
در آلمان از آگست ۲۰۲۱

پرسشهایی که مکرراً سؤال شده‌اند

ChatGPT said:

کابل لوفتبروکه از ماه اگست ۲۰۲۱ تا کنون به بیش از ۴۰۰۰ نفر در خروج امن از افغانستان کمک کرده است. اما هنوز هم بیش از ۱۰٬۰۰۰ نفر در انتظار پذیرشی هستند که دولت آلمان به آن‌ها وعده داده است. تا زمانی که این پذیرش رسمی را دریافت نکرده‌اند، به گفته‌ی دولت آلمان، نمی‌توانند افغانستان را ترک کنند – چون با خروج پیش از موعد، روند پذیرش خود را به خطر می‌اندازند (در چارچوب برنامه پذیرش فدرال).

 

ما در کابل لوفتبروکه تمام تلاش خود را به کار می‌گیریم تا از کسانی که هنوز در معرض خطر قرار دارند، پشتیبانی کنیم. از آغاز، تیم‌های ما در پاکستان، افغانستان و آلمان هر روز در تلاش‌اند تا راه‌هایی امن و قانونی برای خروج از کشور پیدا کنند. ما به‌طور منظم افراد در معرض خطر را تخلیه می‌کنیم – به‌ویژه زنان تنها و کودکان.

 

در حال حاضر، ما فقط می‌توانیم افرادی را تخلیه کنیم که یا پذیرش کتبی از سوی دولت آلمان دریافت کرده‌اند یا اجازه اقامت آلمان را دارند. این‌که چه کسی چنین پذیرشی را دریافت می‌کند، تنها توسط دولت آلمان تعیین می‌شود – ما در این تصمیم‌گیری هیچ نقشی نداریم.

در اصل، این وظیفه‌ی دولت فدرال آلمان است. ما در حال حاضر تنها می‌توانیم شمار محدودی از افرادی را تخلیه کنیم که یا پذیرش کتبی از سوی دولت آلمان دارند، تابعیت آلمانی دارند، یا اجازه اقامت آلمان را دارا هستند. متأسفانه، در حال حاضر دریافت چنین پذیرشی در کوتاه‌مدت بسیار دشوار است، زیرا اراده‌ی سیاسی لازم در دولت آلمان وجود ندارد. ما به‌صورت سیاسی تلاش می‌کنیم که افراد بیشتری پذیرش بگیرند، اما در موارد فردی خودمان نمی‌توانیم چنین پذیرشی را فراهم کنیم.

 

حتی اگر فعلاً نتوانیم شما یا افراد مورد حمایت‌تان را تخلیه کنیم، لطفاً وضعیت‌تان را از طریق ایمیل به آدرس زیر با ما در میان بگذارید:
cases@kabulluftbruecke.de


ما در حد توان خود شما را راهنمایی و آگاه خواهیم ساخت. اما لطفاً توجه داشته باشید:

  • نمی‌توانیم به همه درخواست‌ها به‌سرعت پاسخ بدهیم،

  • ما درباره‌ی پذیرش‌ها تصمیم‌گیرنده نیستیم،

  • و هیچ‌گونه نفوذی بر تصمیم‌های ادارات دولتی نداریم.

 

لطفاً از ارسال درخواست‌های مکرر یا پیگیری‌های یک‌جانبه خودداری کنید، چون این کار باعث تأخیر در روند کاری ما می‌شود و هیچ کمکی به تسریع آن نمی‌کند.

این موضوع برای گروه‌های مختلف افراد، به‌گونه‌های متفاوت تنظیم شده است:

 

  • شهروندان آلمان و دارندگان اجازه اقامت آلمان:
    آن‌ها نیازی به پذیرش رسمی ندارند، می‌توانند توسط ما تخلیه شوند، خودشان بلیت پرواز تهیه کنند و مستقیماً با وزارت خارجه آلمان یا سفارت‌خانه‌های آلمان در تهران، اسلام‌آباد یا دیگر کشورها تماس بگیرند.

  • کارمندان محلی پیشین سازمان‌های آلمانی:
    سازمان کارفرمای سابق می‌تواند به‌صورت نظری از طریق وزارت داخله فدرال برای پذیرش اقدام کند. با این حال، به دلیل شمار بالای درخواست‌ها، باید انتظار چندین هفته برای پاسخ داشت.

  • همسران، فرزندان و والدین افرادی که در آلمان زندگی می‌کنند:
    در این مورد، پذیرش ممکن است در چارچوب پیوستن خانوادگی از طریق سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) صورت گیرد:
    https://germany.iom.int/de/familienzusammenfuehrung
    البته این روند نیز از طریق وزارت داخله فدرال انجام می‌شود، بنابراین باید انتظار چند هفته تأخیر داشت.

  • سایر افراد در معرض خطر ویژه:
    برنامه پذیرش فدرال که در اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، قرار بود تا پایان دورهٔ قانون‌گذاری ادامه یابد. اما با فروپاشی ائتلاف “چراغ راهنمایی” (Ampelkoalition)، اکنون درباره ادامه یا شکل جدید آن مذاکره می‌شود. برای اطلاعات بیشتر و وضعیت فعلی، اینجا را ببینید.
    ما از زمان تعلیق برنامه در سپتامبر ۲۰۲۴ به‌طور سیاسی برای ادامه آن تلاش می‌کنیم، زیرا هنوز ۱۷٬۰۰۰ نفر در این روند باقی مانده‌اند و هیچ پاسخ مثبت یا منفی دریافت نکرده‌اند.

  • سایر پناه‌جویان بدون خطر ویژه:
    برای این دسته، هیچ برنامه پذیرش فدرال وجود ندارد، اما می‌توان به سازمان‌های دیگر مراجعه کرد. همچنین انواع دیگر ویزا وجود دارد که ممکن است برای خروج مورد بررسی قرار گیرد. اطلاعات بیشتر را اینجا بیابید.

ما هم همین را از خود می‌پرسیم، اما منتظر پاسخ نمی‌مانیم و از قبل دست به کار شده‌ایم. ما در این روند با نهادهای مسئول دولتی همکاری می‌کنیم. با این حال، نبود اراده‌ی سیاسی و روندهای بیش از حد بوروکراتیک در سیستم اداری آلمان مانع از انعطاف‌پذیری لازم می‌شود – چیزی که ما ظاهراً بهتر می‌توانیم فراهم کنیم.

اگر هدف مشخصی برای کمک مالی تعیین نشده باشد، ما تمام کمک‌های مالی را برای تخلیه افراد در معرض خطر از افغانستان و حمایت از پناه‌جویان در پاکستان استفاده می‌کنیم، تا از بازگرداندن آن‌ها به افغانستان جلوگیری شود.

 

در پاکستان، ما به‌ویژه از زنان تنها و کودکان نابالغی حمایت می‌کنیم که از سیستم پذیرش دولت آلمان جا مانده‌اند. ما در چارچوب توانایی‌های خود تأمین می‌کنیم: محل سکونت، نیازهای اولیه، کمک‌های پزشکی، آموزش مکتب، و پشتیبانی حقوقی – به‌ویژه در موارد اضطراری یا هنگام لغو پذیرش‌های قبلی.

 

اگر در آینده امکان حمایت مستقیم از این طریق وجود نداشته باشد، باز هم کمک‌های مالی را به‌صورت هدفمند برای کمک‌های بشردوستانه و حمایت از پناه‌جویان در حال فرار استفاده خواهیم کرد. هدف ما همواره این است که بهترین کمک ممکن را به افراد نیازمند ارائه دهیم.

می‌توانید با ما از طریق آدرس زیر برای مطبوعات و رسانه‌ها تماس بگیرید:
press@kabulluftbruecke.de

درخواست‌ تان را به این آدرس ایمیل بفرست:

bewerbung@kabulluftbruecke.de

ما بر تخلیه‌ها از افغانستان تمرکز داریم، برای حقوق بشر مبارزه می‌کنیم و در جایی که نیاز فوری وجود دارد، کمک می‌کنیم.